زبانحال حضرت علی علیه السلام در شهادت حضرت زهرا
آخـرین نافـلـه های سـحـرت کشت مرا درد دل کردن تو با پـدرت کـشت مرا ای قیـامت قـد و بـالات، قیامت کردی این چه حالی است؟ هلال کمرت کشت مرا نبض من با تـپـش قلب تو همسو گشته غصه داری دل پُـر شررت کشت مرا فاطمه، عمق نگاه تو ز غم لبریز است غـربت مخفی چشمان ترت کشت مرا همسفر، لحظۀ معـراج تو نزدیک شده دردمـنـدانـه وداع سـفـرت کـشـت مرا ای پـرسـتـوی بـهـشـتـی مدینه، زهـرا این که سوزانده عدو بال و پرت کشت مرا فـاتـح خـیـبـرم و صاحب تـیغ دو سرم غصۀ کوچه و اشک پسرت کشت مرا یـاس نـیـلـی شدۀ گـلشن توحـیـدی من! گل زخمی که نشاندی به برت کشت مرا اولین دادرسیِّ صف محـشر از توست دادخـواهـی تـو از دادگـرت کشت مرا |